سفارش تبلیغ
صبا ویژن

+100 تا از سخنان بزرگان درباره زندگی (امید و مرگ)

 

<p> در سد? سیزدهم ه.ق که قاجارها بر ایران مستولی شدند، به دلیل نداشتن هیچ تجرب? پیشینی در حکومت داری و نیز به سبب عدم تسلط سیاسی کامل بر تمامی متصرفات خود، درامر حکومت داری همان میراث صفویان را احیا نمودند. شهرت علمی خوارزمی مربوط به کارهایی هست که در ریاضیات، بهویژه در رشته جبر، انجام داده به طوری که هیچ کدوم از ریاضیدانان اون زمان مثل او در ریاضی تاثیر نداشتهاند. افزون بر اثرگذاری فردوسی در ادب پارسی، برگردانها، پژوهشها و چاپهای فراوانی درباره? فردوسی و شاهنامه در سراسر گیتی انجام شدهاست. به گزارش اسدی طوسی در دربار ابودُلَف شِیبانی در نخجوان، شاهنامهخوانی انجام میشد. اما نشاندهنده? آیین شاهنامهخوانی در میان فرمانروایان است که با دیگر نشانهها درست پنداشته میشود. اما در میان خاورشناسان، ادوارد بِراوْن با فردوسی و شاهنامه میانه? خوبی نداشت. او تشبیههای شاهنامه را یکنواخت و یکسان میداند و بر این باور است که شاهنامه چنانکه باید در ترجمه نمیگنجد و شکوه آن در ترجمه از بین میرود. نمونه? آن، نوشتن یک رباعی و بیتی از شاهنامه از سوی بازرگانی ایرانی به درخواست راهبی بودایی ژاپنی و دیگر سخن ضیاءُالدّین بن اَثیر در کتابش درباره? شاهنامه است که آن را رساترین اثر در زبان پارسی میداند. صلاحالدّین صَفَدی (وفات 764 ه.ق) در کتاب نُصرَةُ الثّائِر عَلَی الْمَثَلِ السّائِر در پاسخ و ردّ سخنان ضیاءالدین بن اثیر درباره? فردوسی و شاهنامه بر این باور است که ابن اثیر در کتاب خود به شعوبیان گرایش داشتهاست. </p>

<p>  آکادمی ژرف اندیش حسن تقیزاده، ملکالشعرا بهار، محمد قزوینی، مجتبی مینوی، محمدامین ریاحی، محمدعلی اسلامی ندوشن و شاهرخ مِسکوب از شناختهترین پژوهشگران ایرانی درباره? فردوسی و شاهنامه هستند. برابر کتابشناسی فردوسی و شاهنامه گردآوریِ ایرج افشار - که نوشتهها درباره? فردوسی و شاهنامه از آغاز تا سال 1385 را دربرمیگیرد - با بهشمارآوردن سرودههای منسوب به فردوسی مانند یوسف و زلیخا تا سال 1385، 5942 شماره نوشتار، گفتار، فصل، کتاب منفرد و مجموعه? مستقل، ترجمه و منقولها، نسخههای دستنویس تاریخدار و بیتاریخ و گزیده و منثور، چاپهای متن شاهنامه و خلاصههای آن، یک یا چند داستان از آن، آثاری که برپایه? شاهنامه گردآوری شدهاند، نمایشنامهها برپایه? آن و چاپهای یوسف و زلیخا در این سالها بهدست آمدهاست. همانگونهکه درباره? فردوسی چنین پنداشته میشود. این نوع تنظیم تراجم، با مشکل بزرگی همراه بوده است؛ زیرا همانگونهکه قبلاً گفتیم، شرط یافتن هر ترجمه در این روش، دانستن تاریخ وفات افراد بود. من از شورشهایی که دلیل آن بینانی باشد، بیش از نبرد با یک ارتش دویستهزارنفری بیم دارم! ساریخونی عمدتاً به مویه نزدیکتر است و این غمانگیزی و حزنآلودی، گاه تا بدانجاست که در مراسم سوگ نیز از آن استفاده میشود. در نزدیکی سال 620 ه.ق نیز بخشی از شاهنامه در شام بهدست بُنداری اصفهانی به عربی برگرداندهشد.</p><p></p>

<p> جلال خالقی مطلق، بازنگرانهترین ویرایش شاهنامه را همراه با پژوهشها و یادداشتهای فراوان پدیدآوردهاست و بهگفته? برخی بهترین ویرایش از شاهنامه است. قرآن در تعالیم خود، مسلمانان را توصیه میکند تا در اوقات نماز جمعه، کسب و کار خویش را تعطیل کنند و به نماز جمعه بپردازند. در این دوره، مسلمانان توانستند با یهودیان نیز ارتباطی دوستانه برقرار کنند، هرچند کمی بعد، از در دشمنی درآمدند. سپس خالقی مطلق داستان رویارویی محمود و مَجدُالدُّوله? دِیلَمی در سال 420 ه.ق و سرزنششدن مجدالدوله از سوی محمود برای خواندن شاهنامه را از کتاب الکامل ابن اثیر میآورد و میگوید اگر این گزارش نیز درست باشد، باز روشن نیست به کدام شاهنامه اشاره دارد. او کنایهها و نیشهای سرایندگانِ درباریِ محمود یا کسانی چون امیر معزی را جدی نمیپندارد و آن را بیشتر برای خوشامد ستودگان و پرمایه شدن بخشش آنان میداند. اما خالقی مطلق میگوید همه? نشانهها بر تحریمِ شاهنامه در قلمرو غزنویان راهنمایی دارند، اما در بیرون از آن گستره، بهشتاب نامدار گشت؛ و داستانی را بیان میکند که نظامی عروضی از امیر معزی آورده و او از امیر عبدالرّزّاق شنیده که وزیر محمود در راه بازگشت از هند، بیتی از شاهنامه خوانده و محمود از آن به شور آمدهاست.</p>

<p> بلکه اسکندربیک و میرابوالفتح گفته اند که نسب مذکور در کتب معتبره ? انساب ضبط شده و جمهور علمای فن بر صحت آن اتفاق دارند، لکن بموجب دلائلی که خواهیم دید نسب شیخ صفی الدین به این صورت ساخته و بی اساس است و بنظر نگارنده شجره ? مذکوره را به سه قسمت باید ساخت . 1) قرارگرفتن انسان یا حیوان بر روی سرین خود در جایی: پیرمرد را دیدم که قوز کرده و زیر یک درخت سرو نشسته بود. شاهنامه? ویراسته? جلال خالقی مطلق در 8 جلد زیر نظر احسان یارشاطر در نیویورک بهچاپ ر آکادمی ژرف اندیش هاست. به باور خالقی مطلق فردوسی و شاهنامه را دشمنانی نیز بودهاست. آشوب هندی (وفات 1199 ه.ق) در مثنوی فتوحات شامِ خویش، و بهخاطر قومیتگرایی به فردوسی و شاهنامه دشنام فراوان دادهاست. خالقی مطلق دشمنان راستین فردوسی و شاهنامه را برخی از فقیهان چون مُذَکِّر کُرَّکانی یا دشمنان زبان پارسی مانند احمد بن حسن میمندی میشمارد؛ یا محمد شبانکارهای - که شرحش رفت - یا سرایندگانی چون سراینده? یوسف و زلیخا و ربیع سراینده? علینامه، که با آنکه خود از شاهنامه بهره بردهاند، بهخاطر سرایش داستانهای کهن ایرانی بر فردوسی خرده گرفتهاند.</p>